روزی که فهمیدم ناخواسته باردار شدم
خط دوم که ظاهر شد، اصلا شوخی نداشت. خط بطلان بود بر تمام شکها و اگرها و امیدها. پررنگ و قوی و پُرخون. زدم زیر گریه. اشکهایم بارش لاینقطعی بودند در سکوت سرد یک عصر پاییزی. من تازه پنج ماه بود که عوارض بارداری دومم را آرشیو کرده بودم. حتی هنوز دردهای پسازایمان ادامه داشت، اما…